در حال حاضر در میان بازی های دیجیتالی بازی های ویدئویی به شدت مورد استقبال قرار دارند.هر ساله تعداد زیادی از بازیهای ویدیویی به بازار عرضه میشوند. و هر یک طرفدارهای مخصوص خود را دارند و شرکتهای ارائه دهنده این بازیها به شدت با هم در حال رقابتند تا فروش بیشتری از بازیهای آنلاین و آفلاین یا حتی بازی های اکانتی پی اس فور را به دست آورند .و سهم بزرگی از بازار را نصیب خود کنند.
اما همه این شرکتها موفق نیستند و هر ساله فقط تعداد خاصی از این بازیها مورد استقبال گیمرها و افراد دیگر قرار میگیرد میدرخشد. سال ۲۰۲۲ برعکس سایر سالها سالی پربار نبود خیلی از بازیهای بزرگ به سرعت قبل منتشر نشد و انتشار آنها به سال بعدش منتقل شد یکی از دلایل آن هم نبودن فرانچایزهای پرقدرت میتوان دانست. یکی از بازیهایی که به عنوان نامزد بهترین بازی در این سال معرفی شد بازی گاد آف وار بود. که نسبت به سایر بازیها توانست جای خود را باز کند و بیشتر بدرخشد.
بازی شماره 30
Gotham Knights
گاتهام نایتس اولین بازی بتمن بعد از سالهاست که خود بتمن در آن غایب اصلی است! شوالیههای گاتهام، در واقع داستان ماجراجوییهای پس از مرگ بتمن را روایت میکند. رابین، نایتوینگ، بتگرل و رد هود، داستان و ماجراجویی جذابی دارند اما نه آنقدری که بتواند آن را تبدیل به یک بازی خاطرهانگیز مثل مجموعه بازیهای بتمن آرکام کند. گاتهام نایتس سعی خودش را برای بیرون آمدن از زیر سایه بازیهای راکستدی میکند و این تلاش به تنهایی لایق آن است که قصه رویارویی سایدکیکهای بتمن از راز «محفل جغدها» جزو ۳۰ بازی برتر سال ما قرار بگیرد.
بازی شماره29
Gran Turismo 7
موتور ماشینهای گرن توریسمو در نسل جدید سونی، با قدرتتر از همیشه به صدا درآمد. نسخه هفتم از این فرنچایز با گرافیکی خارق العاده و گیمپلی اعتیاد آور خود همچنان میدرخشد و موسیقی بینظیری آن را همراهی میکند. بازی بیش از حد به پرداخت درون برنامهای تکیه کرده و اگر طعمکار نبود، خیلی بیشتر در دل گیمرها قرار میگرفت.
بازی شماره 28
Weird West
«ویرد وست» درست مثل اسمش یک بازی عجیب است. عنوانی که توسط رافائل کولانتونیو (Raphael Colantonio) کارگردان بازی Prey ساخته شد و ایدههایی بزرگ با بودجهایی پایین و اجرایی ضعیف را به ارمغان آورد. در ابتدا شاید سیستم محور بودن اجزای مختلف بازی توجه شما را جلب کند، اما سیستم مبارزات افتضاح که با بهروزرسانیها هم چندان بهبود پیدا نکرد، هوش مصنوعیای که بود و نبود آن فرقی ندارد و البته سیستم رویارویی تصادفی با دشمنان که به راحتی میتوان آن را دور زد و به این واسطه عملاً چالشهای بازی را ازبین برد، این اثر را به تجربهای شدیداً سطح پایین تبدیل میکند. البته ایدههایی مثل کشتن کل NPCها با تاثیر روی گیمپلی و روایت داستان از دید چند شخصیت به جذابیت این عنوان تا حدودی کمک میکنند.
بازی شماره 27
Sonic Frontiers
سونیک بالاخره توانست پوست اندازی کند و در قالب یک بازی مدرن و امروزی ظاهر شود و کماکان بدرخشد. بازی Sonic Frontiers یک بازی جهانباز با حضور سونیک و دوستانش است که توانسته با حفظ المانهای سنتی این فرنچایز و ترکیب آن با یک گیمپلی جدید، بازی زیبایی بیافریند و سونیک را تبدیل به یک اثر اکشن/ماجراجویی دوستداشتنی کند.
بازی شماره 26
Halo Infinite
از عمر هیلو اینفینیت تقریبا یک سال میگذرد. اوایل عرضه بازی، اینفینیت به مراتب بازی موفقتری به حساب میآمد تا الان. دلیلش هم انتظارات پایینتری بود که داشتیم و بعد از گذشت یک سال، اینفینیت وضعیتش از روز اول به مراتب وخیمتر است. داستانسرایی قویتر نسبت به هیلو ۵ و جرات نوآوری در سبک و طراحی بازی، بخش داستانی اینفینیت را برتر از نسخه پیشین جلوه داد اما کممحتوا بودن دنیای بزرگ بازی و درجا زدن قسمت مولتی پلیر، کاری کرد که هیلو اینفینیت با شروع نسبتا خوبی که داشت، در کمتر از یک سال رو به فراموشی برود. هنوز هم شانس زیادی برای احیای هیلو وجود دارد و باید دید مایکروسافت با پرچمدار انحصاریهایش چه میکند.
بازی شماره 25
Horizon: Forbidden West
بازی Horizon: Forbidden West یک انحصاری خوش ساخت از سونی با جلوههای بصری و صوتی خارق العاده، گرافیک هنری زیبا و جهان پرجزئیات است. این بازی جهانباز در ادامهی عنوان قبلی، داستان الوی و ماجراجوییهایش را بازگو میکند. با وجود اینکه این عنوان نسبت به نسخهی قبلی بهبودهای زیادی را تجربه کرده است، اما همچنان ضعف داستانی، گیمپلی خسته کننده، مشکلات فنی و ریتم کند مانع از تبدیل شدن بازی جدید گوریلاگیمز به عنوان یک اثر درجه یک و به یادماندنی شده است؛ با این حال در این عنوان شاهد شخصیت پردازی بهتر، جهان غنیتر، مراحل فرعی جذابتر و البته مبارزات هیجان انگیزتری نسبت به نسخهی اول هستیم که قابل تقدیر است.
بازی شماره 24
Call of Duty: Modern Warfare 2
چند سالی بود که عادت کرده بودیم بازیهای Call of Duty هر بار به یک طریق ناامیدمان کنند، اما اینفینیتی وارد با Call of Duty: Modern Warfare 2 به دنبال بدست آوردن دوباره دل طرفداران بود و آنها در ماموریت خود تا حد زیادی موفق شدند. بخش داستانی بازی شاید یکی از بهترین کمپینهای کل سری باشد و علاوه بر داشتن مجموعهای از شخصیتهای دوست داشتنی، بعد از سالها دست به نوآوری و تغییر در طراحی مراحل خود زده است که اکثرا با موفقیت پیادهسازی شدهاند. از طرفی حالت چندنفره بازی شاید پرمحتواترین، بالانسترین و سرگرمکنندهترین مولتیپلیر کال آو دیوتی در چند سال اخیر باشد. صدالبته که بازی ایرادات خود را دارد (رابط کاربری بازی با هیچ نیتی جز شر خالص نمیتواند ساخته شده باشد)، اما در کل مدرن وارفر 2 تا حد زیادی یادآور روزهای اوج این فرنچایز است.
بازی شماره 23
Stacklands
انتشار سالیانه یک بازی کارتی فوقالعاده تبدیل به یک روتین ثابت شده. سال گذشته Inscryption برخلاف انتظارات عمل کرد و توانست تبدیل به یکی از بهترین بازیهای سال شود. از طرفی امسال Stacklands را داریم که بر خلاف ظاهرش یکی از اعتیادآورترین گیمپلیهای ممکن را در اختیارتان قرار میدهد. در Stacklands یک بازی بقا را در قالب یک بازی کارتی تجربه میکنید. مردمانتان را سراغ انجام کارهای مختلفی مثل قطع درختان، جمع کردن غذا، کار کردن روی سازهها و... میفرستید. بقا مهمترین نکته در Stacklands است و خطرات مختلفی وجود دارد که بخواهد شما را در رسیدن به این هدف متوقف کند. حتی اگر به تجربه بازیهای کارتی علاقه ندارید، حتما Stacklands را تجربه کنید!
بازی شماره 22
Return to Monkey Island
بازی Return to Monkey Island ششمین بازی از سری Monkey Island که بازگشتی دوباره را در این سری دوست داشتنی و البته سبک اشاره و کلیک (Point and click) رقم زده است. این عنوان یک انتخاب ایده آل برای همهی کسانی است که از حل کردن پازلهای متنوع و معماهای هوشمندانه لذت میبرند. بازی در کنار پیش بردن داستان شما را با کارکترهای به یاد ماندنی و دنیای جذاب دو بعدی خود آشنا میکند. دیالوگهای این بازی با طنز زیرکانهای نوشته شدهاند که در کنار صداگذاری باکیفیت، تجربهی روایت را برای مخاطب دو چندان میکند. این عنوان یک اختتامیه باشکوه از استودیوی ران گیلبرت برای این سری سی ساله محسوب میشود که برای طرفدارن قدیمی این سری ارزش تجربهی بالایی دارد.
بازی شماره 21
IMMORTALITY
سم بارلو اولین بار با بازی Her Story کار جدیدی را در زمینه بازیهای تعاملی انجام داد و Immortality جدیدترین تلاش او در این زمینه است. شاید Immortality کمترین اثر ویدیوگیمی این لیست باشد، اما برای مخاطبان بازیهای هیدن آبجکت و پازل، ایمورتالیتی یک اثر بینظیر است. اثری که بیشتر نقش غذای ذهن بازیکنانی را بازی میکند که دنبال چالش کارآگاهی هستند. علاوه بر این، عاشقان سینما و آثار تعاملی نیز به شدت با این بازی ارتباط برقرار میکنند و شاید بتوانیم Immortality را یکی از آن پلهایی بدانیم که سینما و بازی را در نزدیکترین نقطه ممکن به هم وصل میکنند و این کار را هم به شکل استادانه انجام میدهند.
بازی شماره 20
Grounded
برخی از بازیهای ویدیویی آنقدر ایدههای جدید و جذابی را ارائه میکنند که تا سالیان سال در ذهن مخاطبانشان باقی میمانند. استودیو آبسیدین را به واسطه کارنامه طلاییاش در ساخت عناوینی مانند Fallout: New Vegas و Pillars of Eternityها میشناسیم و وقتی میشنویم که قرار است یک بازی جدید در سبک بقا از آنها ببینیم، مشخص است که انتظاراتمان سر به فلک میکشد. Grounded از آن دسته بازیهایی است که به سرعت با مخاطب ارتباط برقرار میکند. گروهی کنجکاو که وارد یک باغچه کوچک میشوند و تصمیم میگیرند با ابعادی به اندازه یک سنگریزه شروع به ماجراجویی کنند. Grounded از آن دسته عناوینی است که تجربهاش با همراهی دوستانتان میتواند جزو لذتبخشترین لحظات زندگیتان شود.
بازی شماره 19
Kirby and the Forgotten Land
بازی Kirby and the Forgotten Land بازگشتی به یکی از دوست داشتنیترین شخصیتهای نینتندو است. این بار Kirby در طراحی گرافیکی سه بعدی و در قالب یک عنوان پلتفرمر شما را همراه خود میکند. پیشرفت منطقی و سرگرم کنندهی مراحل در کنار گیمپلی جذاب باعث شده تا این بازی نیز مانند محصولات انحصاری نینتندو به شدت اعتیاد آور باشد. طراح گرافیکی زیبا، موسیقی گوشنواز، پازلهای جذاب و طراحی مراحل از این بازی یک عنوان باارزش بالا روی پلتفرم سوییچ ساخته است. ویژگیهای مثبت این عنوان چنان زیاد است که مانع از به چشم آمدن ضعفهای داستانی، دشمنان تکراری و تواناییهای کم کاربرد Kirby میشود.
بازی شماره 18
OlliOlli World
OlliOlli World از آن دست بازیهایی است که در نگاه اول، شاید نتوانید جدیاش بگیرید. به صورت کلی با یک بازی دو و نیم بعدی آرکید طرف هستید که سعی میکند تجربه متفاوتی از اسکیت بورد سواری را ارائه دهد. اما کافیست به همین بازی به ظاهر ساده کمی وقت بدهید تا با گرافیک رنگارنگ، طراحیهای هنرمندانه، استیجهای هوشمندانه و از همه مهمتر گیمپلی جذابش، ساعات زیادی از اوقات فراغتتان را به خودش اختصاص دهد. چالش منصفانه و جذابیت تکنیکهایی که میتوانید با اسکیت بورد پیاده کنید، به راحتی میتوانند هر نوع مخاطبی را به خودش درگیر کند و ترکیب تمام اینها با طراحی خوش ساخت بازی، باعث شدهاند تا OlliOlli World از یک بازی معمولی به یکی سورپرایزهای سال ۲۰۲۲ تبدیل شوند و جایگاه خوبی در بین بهترین بازیهای امسال به دست آورد.
بازی شماره 17
Teenage Mutant Ninja Turtles: Shredder's Revenge
بازی جدید لاکپشتهای نینجا یا Shredder's Revenge، حال و هوای بازیهای قدیمی این مجموعه را دارد. استودیوی Dotemu که پیش از این با Streets of Rage 4 کولاک کرده بود، امسال دست روی یک پروژه کلاسیک و نوستالژی دیگر گذاشت و نتیجه واقعا رضایتبخش بود. بازی Teenage Mutant Shredder’s Revenge عصر آرکید گیمینگ را از نو زنده میکند و با این که سفری نسبتا کوتاه است، ارزش تکرار خوبی دارد و جزو بهترین بیتم آپهای سال قرار میگیرد؛ مخصوصا وقتی که میفهمید بازی را میتوانید به صورت ۶ نفره تجربه کنید!
بازی شماره 16
Tunic
Tunic یادآور دوران خوش بازیهای کلاسیکی چون سری Legend of Zelda است و تیم سازندهاش سعی کرده با الهام گرفتن از آثاری نظیر Link’s Awakening، عنوانی در ظاهر آشنا اما با تفاوتهایی خاص را روانه بازار کند. Tunic شما را در نقش روباهی ماجراجو، وارد دنیایی رنگارنگ و به هم پیوسته میکند و از شما میخواهد تا کنجاویتان را برای پیدا کردن ابزاری که بتوانند مسیرهای بیشتری را برایتان باز کنند تقویت کنید. مثل تمام آثاری که Tunic از آنها الهام گرفته، لذت تجربه بازی وقتی رقم میخورد که تنوع مراحل و پازلهای ریز و درشتی که سد راهتان میشود را پشت سر میگذارید. درست در همین نقطه، زیبایی ذات سرگرم کننده Tunic پدیدار میشود و ترکیبش با اکشن چالش برانگیز بازی، باعث خلق یکی از بهترین بازیهای مستقلی شده که میتوانید در سال ۲۰۲۲ تجربه کنید.
بازی شماره 15
Neon White
بازی نئون وایت از آن دسته بازیهایی است که کمتر دیده شده ولی باید بدانید با خلاقیت و نبوغی که در گیمپلی آن به کار رفته، یک بازی اکشن بینظیر را ارائه میکند. بازی داستان دیوانهوار و جذابی هم دارد اما مهمترین ویژگی آن، سریعالسیر بودن گیمپلی بازی و موسیقی شگفتانگیز و همخوان با همین سرعت بازی است که آن را تبدیل به اثری جذاب میکند.
بازی شماره 14
Lego Star Wars: The Skywalker Saga
کالکشن جدید لگو استار وارز، در واقع ۹ قصهی متوالی از ۳ سهگانه مختلف بود. این که سازندهها چطور توازن بین این ۹ فیلم را با گیمپلی بازی و تکرارپذیری آن تلفیق کردند، یکی از بزرگترین دستاوردهای بازی است. هر اپیزود از بازی چندین مرحلهی مختلف دارد که هر یک به نوعی با دیگری متفاوتند. علاوه بر این، هر مرحله طوری طراحی شده تا مانند دیگر بازیهای لگو، بعد از تمام کردن هر مرحله دوباره بخواهید به آن برگردید و قسمتهای مخفی و آیتمهای جامانده را جمعآوری کنید و این تکرارپذیری، یک پکیج استثنایی با ارزش تکرار بالا را ساخته است.
بازی شماره 13
Signalis
انتشار ریمیک رزیدنت اویل ۲ و ۳ باعث شد به طور کلی سبک و ظاهر کلاسیک آنها را فراموش کنیم. سالیان سال است که هیچ بازی ویدیویی دیگری با این خصوصیات ساخته نشده و برای نسلهایی که نتوانستند ژانر وحشت را از دید دوربین ثابت کپکام تجربه کنند این مسئله قطعا ناراحتکننده است. همیشه بازیهای ایندی راه حلی برای بنبستهای دنیای ویدیوگیم بودهاند. این بار نیز Signalis تصمیم گرفته تا یاد و خاطره رزیدنت اویلهای کلاسیک را یک بار دیگر برای طرفداران این سبک زنده کند. همانطور که حدس زدهاید Signalis داستانی جدید را در باطنی شناخته شده ارائه میکند و آنقدر در انجام این کار متبهر است که خیلی زود مخاطبانش را تبدیل به طرفدارانی پر و پا قرص میکند. اگر دوست دارید یاد و خاطره رزیدنت اویلهای کلاسیک برایتان زنده شود تجربه Signalis را از دست ندهید.
بازی شماره 12
Metal: Hellsinger
بازی Metal: Hellsinger یک شوتر اول شخص جدید است که توانسته با ترکیب سبک Doom و موسیقی متال و هوی متال تجربهای بسیار جذاب خلق کند. داستان و شخصیتپردازی در این بازی عملکرد خیرهکنندهای ندارند؛ اما گیمپلی پرهیجان، اکشن و جذاب این عنوان به راحتی توانسته این ضعف را بپوشاند. تنوع سلاحها و سبک مبارزهی این بازی میتواند برای ساعتها شما را به خود سرگرم کند. ترکیب مبارزات اکشن و سریع با موسیقی باکیفیت نیز، لذت تجربه را دوچندان کرده است. بازی Metal: Hellsinger یک عنوان سرگرمکننده و از بهترین بازیهای امسال بود، اما نوآوری ویژهای در آن دیده نمیشود.
بازی شماره 11
Mario + Rabbids Sparks of Hope
ماریو و خرگوشها بار دیگر دور هم جمع شدند تا یک بازی جذاب و مفرح را خلق کنند. بازی آنچنان خلاقیتی در خود ندارد اما تکرار یک فرمول بسیار موفق است که با چاشنیهای هرچند اندک، توانسته راه خود را ادامه دهد. یک بازی فان و بامزه با گیمپلی اعتیادآور که تکنفره تجربه کردن و یا گروهی بازی کردن آن، به معنای واقعی مزهای از طعم «شادی» میدهد.
بازی شماره 10
God of War Ragnarok
رگناروک قطعا آن بازیای نخواهد بود که در ذهن طرفداران باقی بماند. حفرههای داستانی متعدد و پرداخت سرسری به برخی اتفاقات باعث شده تا سوالات زیادی در طول بازی برای شما به وجود بیاید که درنهایت هیچ پاسخی برایشان دریافت نمیکنید. درحالی که «رگناروک یا پایان جهان» میتوانست نقطه قوت بازی باشد، تبدیل به پاشنه آشیل آن شده و آنطور که انتظار دارید در بازی ظاهر نمیشود. از طرفی اصرار عجیب سازندگان بازی بر سهگانه نشدن حضور کریتوس و آتریوس در نورس و اجبار به اتمام داستان در رگناروک بسیاری از پتانسیلهای این دنیای بزرگ را از بین میبرد. گاد آو وار رگناروک به نسبت نسخه قبلی بزرگتر و کاملتر شده، اما از برخی مشکلات عمیق مانند ریتم و روایت داستان رنج میبرد.
بازی شماره 9
Sifu
با عرضه پلی استیشن ۲، بازیهای بیتمآپ آرام آرام فروغ خودشان را از دست دادند. اما در سال ۲۰۲۲ با یک پدیده خیلی جذاب در این زیر ژانر بازیهای اکشن طرف بودیم. پروژهای به نام Sifu که حتی از تریلرهایش نیز بوی موفقیت به مشام میرسید. ایده کلی Sifu مانند تمام هم سبکهایش ساده است؛ با مشت و لگد به جان دشمنان بیفت و استیج را از آنها خالی کن. با این حال، به جای اینکه سازندگان بازی صرفا روی طراحی سیستم مبارزات بازی تمرکز کنند، روی یک ایده فوقالعاده جذاب وقت گذاشتند. این ایده، یک قانون ساده بود: اگر در بازی بمیرید، سنتان بالا میرود و در ازای از دست دادن قدرت جوانی، تجربه بیشتر برای اجرا فنون مهلکتر به دست میآورید. اما با همین قانون ساده، Sifu به یک فرمول برنده رسید که به واسطه آن تمام مراحل بازی ارزش تکرار بالایی پیدا کردند و باعث شدند تا پس از سالها، یاد و خاطره بازیهای ژانر بیتمآپ زنده شود.
بازی شماره 8
Vampire Survivors
گول ظاهر Vampire Survivors را نخورید. در حال نگاه کردن به یکی از موفقترین بازیهای مستقل امسال هستید که در حالی که حتی یک سال کامل هم از انتشارش نگذشته، موفق به خلق یک ژانر جدید شده است و چند کلون نیز از آن منتشر شدهاند. چه کسی فکر میکرد یک بازی با مخلوط کردن سبک بقا و روگلایت که از شما میخواهد در مقابل موجهای افزایشی دشمنان زنده بمانید، آن هم در حالی که فقط میتوانید جهت حرکت شخصیتتان را کنترل کنید و حملاتتان خودکار انجام میشوند، در این حد اعتیادآور باشد؟ Vampire Survivors در عین سادگی تمام، به اندازهای عمق دارد که دائم خود را در حال گفتن «فقط یک دور دیگر» مییابید. باور نمیکنید؟ بازی کلا ۳۰۰ مگابایت حجم دارد. آن را دانلود کنید تا خودتان شاهد باشید چگونه میخکوب این بازی میشوید!
بازی شماره 7
A Plague Tale: Requiem
آمیسیا و هیوگو در A Plague Tale: Requiem شما را به سفری پرفراز و نشیب، سرشار از احساسات و حوادث غیر منتظره میبرند. دنباله «داستان طاعون» با ارائه داستانی قدرتمند، روایتی منسجم و شخصیتهای به یادماندنی، شما را تا انتها سرگرم نگه میدارد. از طرفی، درحالی که اساس گیمپلی بازی نسبت به نسخه اول دچار تغییرات گستردهای نشده، اما به لطف افزونههای جدید، محیطهای بزرگتر و ارائه مسیرهای بیشتر برای پیشبرد بخشهای مختلف، تنوع و ارزش تکرار این عنوان در سطح قابل قبولی قرار میگیرد. همچنین به عنوان اثری که برای کنسولهای نسل نهم عرضه شده، این بازی دارای گرافیک چشمنوازی است که به طور مکرر، بازیکن را با صحنههای نفسگیر و جلوههای ویژه غافلگیر میکند.
بازی شماره 6
Stray
وقتی که بازی Stray معرفی شد، خیلیها میدانستند که این بازی قرار است دل گربهدوستها را ببرد. بازی عرضه شد و چیزی که اکثر مردم پیشبینی نمیکردند این بود که حالا همه عاشق آن شده بودند. Stray نه تنها برای گربهدوستها، بلکه برای هر کسی که خودش را مخاطب بازیهای ویدیویی میداند، یک تجربه جذاب و هیجانانگیز است. شاید از بین تمام ۳۰ بازی لیست ما، استری جزو معدود آثاری است که شما را در نقش موجودی زنده به جز انسان قرار میدهد و کماکان به خوبی قصه تعریف میکند. موجودی که نه حتی یک گربه خانگی، بلکه یک گربه خیابانی نارنجی و باهوش است که با آن آینده را در کوچه پس کوچههای یک شهر سایبرپانکی متر میکنیم. در نهایت Stray نشان میدهد که بازیهای تکنفره داستانی چطور این قدرت را دارند تا فقط با میو کردن و بدون صداگذاری، یکی از بهترین قصههای سال را تعریف کنند.
بازی شماره 5
Xenoblade Chronicles 3
بازی Xenoblade Chronicles 3 میتواند شروع یک آشنایی جدید و جذاب برای کسانی باشد که این سبک بازیها، یعنی نقش آفرینی ژاپنی را، دوست ندارند. برای دوستداران این ژانر هم که زنوبلید حکم طلا را دارد چرا که یکی از بهترین JRPGهای چند سال اخیر ۱ست. بازی داستانی عمیق و فلسفی دارد که به زیباترین شکل ممکن آن را روایت میکند و گرافیک بازی هم با اینکه خارقالعاده نیست اما از آن طرف، صداگذاری و موسیقی بازی جادویی و سحرانگیز از آب در آمده. تجربه زنوبلید جدید برای همه گیمرها واجب است و مطمئن باشید از دنیای فانتزی آن، سیر نمیشوید.
بازی شماره 4
Pentiment
بازی Pentiment به عنوان پروژه فرعی و کوچک آبسیدین انترتینمنت میتواند لقب یکی از بهترین آثار ساخته شده توسط این استودیو را بگیرد. روایت زندگی اربابان و رعایای اروپای قرن شانزدهم و قتلی که زندگی همه آنها را تحت تاثیر قرار میدهد، به لطف نویسندگی عالی آبسیدین به یکی از عمیقترین، خوشساختترین و بهیادماندنیترین داستانهایی تبدیل میشود که تاکنون در صنعت بازیهای ویدیویی دیدهایم. وقتی که این داستان را در کنار یک گرافیک هنری زیبا که گویی از دل تصاویر تذهیبهای قدیمی بیرون آمده، و دقتی مثال زدنی به تاریخ قرار دهید، Pentiment به اثری تبدیل میشود که اگرچه همه پسند نیست، اما کسانی که آن را تجربه میکنند تا مدتها فراموشش نخواهند کرد، و به همین دلیل این بازی با اقتدار جزو بهترینهای سال ۲۰۲۲ محسوب میشود.
بازی شماره 3
Cult of the Lamb
بازی Cult of the Lamb قصهی گوسفند بامزهای را تعریف میکند که پس از قربانی شدن برای خدایان، با اهریمنی برای بازگشت از مرگ معامله میکند تا فرقهی خود را راهاندازی کند. این عنوان در سبک روگ لایک با ترکیب المانهای مدیریتی توانسته است، تجربهی متفاوت را به مخاطب عرضه کند. در این عنوان باید با گشت و گذار در دنیای بازی، مبارزه کردن و جمع کردن منابع همزمان هم محیط فرقه را گسترش داده و هم کاراکترهای بیشتری را برای پیوستن به خود مجاب کنید. در کنار این مضوع شما بایستی به مبارزه با سایر فرقهها و پیروان آنها نیز بپردازید؛ اینجاست که سیستم اعتیاد آور مبارزهی بازی مطرح میشود. سیستم مبارزهی بازی با تنوع در سلاحها، امکان شخصی سازی و آپگرید میتواند یک تجربهی سرگرم کننده را برایتان بسازد. این اثر Massive Monster یک بازی جدید چند سبکی با آرت استایل بامزه است که میتواند عنوان بهترین بازی مستقل امسال و سومین بازی سال ویجیاتو را به خود اختصاص دهد.
بازی شماره 2
Bayonetta 3
Bayonetta 3 تخیلیترین بازی اکشنی است که تا امروز آن را بازی کردهاید. این را مطمئن باشید و خودتان را در فانتزی نهایی که سازندگان در این فرنچایز آماده کردند، غرق کنید. بایونتا ۳ فرمول موفق آمیز بازیهای قبلی را پیش میبرد به علاوه کلی نوآوری و خلاقیت و ادای احترام به المانهای فانتزی غرب و شرق. بازی ریتمی دارد که هیچ گاه از نفس نمیافتد و پایانی جذاب بر سه گانهای است که وقتی پای آن بنشینید نمیتوانید دست از سرش بردارید.
بایونتا سه گرافیکی بی نظیر، داستانی جنون آمیز و گیمپلی متنوع و خفنی دارد که همراه با یک موسیقی شگفت انگیز، تبدیل به پکیجی خواهد شد که میتواند هر کسی را به خودش جذب کند و آن را تا ساعتهای متمادی سرگرم سازد. تجربه بایونتا ۳ از بهترین لحظاتی است که در سال ۲۰۲۲ میتوان به آن دست پیدا کرد، پس نباید لذت داشتن چنین ساعاتی را از خودتان دریغ کنید.
بازی شماره 1
Elden Ring
و اما Elden Ring؛ بازی سال ۲۰۲۲ ویجیاتو. Elden Ring به قدری بزرگ است که واقعا نمیشود با این کلمات محدود توصیفش کرد. مگر میشود از کنار اثری که دنیای بزرگش فرمول تمام بازیهای جهان باز را از نو تعریف کرده و رازهای ریز و درشتش باعث شده تا میلیونها گیمر در سراسر جهان در موردش حرف بزنند و از تجربههای متفاوتشان برای یکدیگر بگویند سر سری گذشت. نه، Elden Ring یک بازی معمولی نیست و قرار هم نبود که باشد. همکاری جرج آر. آر مارتین بر سر پروژه رویایی هیدتاکا میازاکی باعث خلق اثری شده که نه فقط سال ۲۰۲۲، بلکه قرار است دهه پیش رویمان را تحت تاثیر قرار دهد. این چیزی است که باعث میشود اثری همچون Elden Ring از یک بازی ویدیویی صرف بودن پایش را فراتر بگذارد و از آن به عنوان یک پدیده هنری یاد شود. Elden Ring یک بازی معمولی نیست، بلکه محصول تفکرات کارگردانی است که دیدگاه متفاوتی به آنچه ما نامش را ویدیو گیم گذاشتهایم داشته. نگاهی که اگر در اکثر بازیهای کلان بودجه پیاده شود، آن وقت است که میتوان ویدیو گیم را به عنوان یک شاخه هنری تازه معرفی کرد
:: بازدید از این مطلب : 198
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0